یکم تغییر
تاثیر کلیپ ها (مجتبی شکوری) باعث شد امروز کلا روال زندگیم رو تغییر بدم. خیلی وقته از فضای واقعی فاصله گرفتم و کنار هر کاری که انجام میدم، سرم هم توی گوشی هست. این روزا واقعا خسته ام. چند وقتی هست دنبال یه آدم توی دنیای واقعی هستم که در روز فقط نیم ساعت بشینم و باهاش حرف بزنم.
دوست ندارم فضای مجازی رو. بیشتر دوست دارم با آدمهای واقعی حرف بزنم. مثل زندون شده برام.
یه تصمیمی گرفتم فردا میرم و میام میگم چی شد. دوست ندارم قبل اینکه کاری انجام بدم، در موردش حرف بزنم(استارت این کارم رو مدیون جناب آسمان آبی هستم)
تا همین چند وقت پیش جواب تلفن دوستهام رو نمیدادم. بیشتر پیام میدادم. از همین پیام دادن ها هم خسته ام. دوست دارم تلفنی حرف بزنم. از فهیمه مدام فرار میکردم. ولی الان روزی سه بار باهاش حرف میزنم.....
متوجه تغییر توی زندگیم شدم. تغییرات خیلی آهسته آهسته جلو میره. ولی خیلی خوشحالم.....
امروز رفتم خونه دختر خاله، محمد مهدی هم اونجا بود. نمیدونستم اونجاست. خیلی خوشحال شد منو دید. ولی من هیچ وقت خوشحال نمیشم از دیدنش. دو ساعت که اونجا بودم اونم بود. هر بار در مورد رژیمش حرف میزد و خرید فروش ماشین هاش. یه جاهایی مجبورم میکرد تا در مورد تناسب اندامش حرف بزنم. چون همه بودن، مجبور شدم، واقعیت رو بگم. چشمهاش برق میزد و انگیزه اش برای تناسب اندام بیشتر شد
دندون پزشکی امروز رو کنسل کردم به خاطر سرفه هام
این عکس رضا عطاران رو دیدم کلی خندیدم. همیشه با دیدن اون سکانس کلی میخندم. اسم فیلم رو الان یادم نمیاد
- ۰۳/۰۲/۱۷
آفرین ادامه بده:))
توی تصمیمت هم موفق باشی^_^